کیفیت کتاب عالی می باشد .
خورشید پیش از آنکه در پس کوههای افغانستان پنهان شود ، دیوارهای سفید شهر پشاوور را رنگین می کرد . با غروب آفتاب جمعیت در کوچه های شهر رو به تزاید میرفت . مسلمانان پس از نماز عصر از مسجد خارج می شدند . کباب فروشها تکه های گوشت را که پر از مگس بودند کنده ، با دستهای کثیف خود آنها را به سیخ کشیده و به مشتریان می فروختند . در فاصله بین شهر و اردوگاه انگلیسی ها که با سیم خاردار احاطه می شد ، کالسکه ها با اسب های سفیدشان در حال حرکت بودند . در این هنگام کلوپ پشاوور که مخصوص افسران انگلیسی بود ، از خواب روزانه بیدار می شد . دو ماژور انگلیسی با نیم تنه های سفید خود وارد کلوپ شدند ...
وضعیت محصول | کارکرده یا دست دوم |
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحات | 187 |
نوع جلد | شومیز |