نسخه الکترونیکی مجله کیهان بچه ها (شماره 716)

مجلات با کیفیت بسیار بالا اسکن و آماده سازی شده است . لینک دانلود فایل پی دی اف این مجله به ایمیل شما ارسال خواهد شد .

قیمت فایل الکترونیکی این مجله "5 هزار تومان" می باشد . برای خرید و دریافت فایل با ایمیل ما (info@antiquestore.ir) یا با صفحه اینستاگرام ما (antiquestore.official) در تماس باشید .

کیهان بچه‌ها - شماره ۷۱۶ - یکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۴۹
مدیر کیهان بچه‌ها: عباس یمینی شریف

در این شماره می‌خوانیم:
پیروزی بر فضا (کمیک)
اخبار
ورزش
جدول
پیک (آگهی)
غاری در میان درخت
سرگرمی
خلبان بی‌باک - ۸۰ (کمیک)
بانک سپه (آگهی)
دنیای هنر (آگهی)
مدال افسون شده (کمیک)
چگونه قله اورست فتح شد
آدامس خروس نشان (آگهی)
نشان کاکلی - قسمت ۲۹
پست بچه‌ها
هنر و کار بچه‌ها
موسسه انتشارات امیرکبیر (آگهی)
تارزان (کمیک)
اوکی آدامس عصر فضا (آگهی)

هنر و کار بچه ها:
فرستنده آقای سید جلال موسوی - تهران
حسن آقا مرد و زنده شد
این واقعه را که می‌خواهم برای شما تعریف کنم حقیقت دارد و در شهر تبریز اتفاق افتاده و یکی از آشنایانم برای من تعریف کرده.
در یکی از روزهای آذر ماه سال ۱۳۴۶ شهر ما تبریز در حیرت فرو رفت چون مرده‌ای زنده شد و در کفن خود به راه افتاد. ابتدا اجازه بدهید داستان مردن او را شرح بدهم و سپس زنده شدنش را تعریف کنم. آقای حسن ۳۴ ساله بعلت بیماری کم خونی و ضعف شدید به یکی از بیمارستانهای تبریز مراجعه می‌کند. پزشک به او شربت و آمپول تقویتی میدهد. حسن آقا که خیلی عجله داشته و می‌خواسته زود شفا پیدا کند شربت را یکباره سر می‌کشد و خود را از زحمت قاشق قاشق خوردن نجات می‌دهد. اما حسن آقا بعلت این شتابزدگی و بی‌احتیاطی حالش منقلب میشود و درست در برابر یکی از کلانتری‌های تبریز بیهوش بزمین می‌افتد. ماموران کلانتری او را مرده می‌انگارند و بخیال آنکه مرده بی‌صاحبی است او را به پزشک قانونی معرفی می‌کنند. پزشک نیز مرگ وی را تصدیق و جواز دفن صادر می‌شود. مرده بخت برگشته را ۸ نفر آدم نیکوکار بدوش می‌کشند و به طرف قبرستان می‌برند.
پس از انجام غسل وقتی که مشغول نماز برای مرده بودند ناگهان متوجه میشوند که مرده درون کفن می‌جنبد. همراهان مرده تا چشمشان به این منظره میافتد همگی پا بفرار می‌گذارند و از قبرستان می‌گریزند. در این گیرودار ماموران گورستان نیز با دیدن حرکت مرده خود را می‌بازند و متواری می‌شوند.
مرده بیخبر از همه جا بلند میشود و از تابوت بیرون می‌آید. در این هنگام دوسه نفری که گویا شجاع‌تر از دیگران بوده‌‌اند بخود جرات میدهند و آن بدبخت را از کفن بیرون می‌آورند و به بهداری می‌برند. مرده زنده شده در یک بیمارستان بستری می‌گردد تا معالجات درباره وی ادامه یابد. ولی مردم تبریز از یادآوری خاطره آن غافل نمی‌شوند و هنوز شرح آن حادثه دهان به دهان در شهر ما میگردد. ضمنا حسن آقا در بیمارستان به یکی از پزشکان گفت: من یکبار مردم و زنده شدم ولی دیگر نخواهم کرد چون از قیافه قبرستان اصلا خوشم نیامد.